منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
دانشگاه فرهنگیان قزوین
نقطه شروع(Starting point ) نقش معلم در الگوی طراحی آموزشی گرلاچ و الی چیست؟ معلم چگونه یادگیری دانش آموزان را هدایت کند؟ معلم چگونه استراتژی ها و مواد را برای استفاده انتخاب کند؟ یادگیرنده چگونه ارزیابی می شود؟ چگونه تاثیر طرح درس ارزیابی میشود؟ الگو گرلاچ و الی یک کلاس درس محور و الگوی تجویزی است که به خوبی برای آموزش عالی مناسب است. این الگو برای طراحان آموزشی مبتدی با دانش و تخصص در یک زمینه خاص (براکستون ، برونیکو ، و لومز ، 1995) بوده است. اگر چه به عنوان یک الگو خطی کشیده شده ، بسیاری از مراحل در نظر گرفته شده به طور همزمان نشان می دهند. الگو گرلاچ و الی شناخته شده ترین برنامه آموزشی طراحی شده در هر موضوع و مفهوم خواهد بود ، و معلمان کسانی هستند که اجبار دارند مصالح موجود را برای استفاده در دوره های آموزش خود انطباق دهند. (براکستون ، و همکاران ، 1995). الگو طراحی گرلاچ و الی یکی از چند الگوی طراحی آموزشی است که گرایش محتوای بسیاری از معلمان را مشخص می کند. از نقطه نظر اصلی آن دیدگاه آموزشی اول محتوا است. در این الگو ، اهداف یادگیری و محتوای آموزش، نقطه شروع طراحی آموزشی هستند. دیگر تصمیمات طراحی بعد از آنها ، طبقه بندی میشوند. طرح این طبقه بندی بر اساس کار سابق علمی گرلاچ بنا شده است. آن پنج مرحله داشت. گام اول تعیین محتوا و خصوصیات اهداف است، مرحله دوم ارزیابی از رفتار ورودی است ، مرحله سوم شامل تعیین راهبردها ، سازماندهی گروه ، اختصاص زمان و اختصاص فضا و انتخاب منابع است. مرحله چهارم ارزیابی عملکرد است و مرحله آخر تحلیل بازخورد است. (گوستافون و برانچ ، 1997). تعیین محتوا و اهداف(Specification of Content and Objectives) تعریف اهداف (دلیل محتوای آموزش) و سپس از محتوا (برای رسیدن به هدف). هدف باید دارای شرایطی که رفتار رخ می دهد و معیاری برای تعیین سطح قابل قبول عملکرد باشد. با توجه به الگو گرلاچ و الی ، اولین وظیفه شناسایی محتوای آموزشی و تعیین اهداف به طور همزمان است. محتوا و اهداف آموزشی با یکدیگر در ارتباط هستند. این دیدگاه، نظر معلمان که(میگویند)محتوای آموزش باید اول بیاید به رسمیت میشناسد. محتوا و اهداف به هم وابسته هستند. آنها با هم اولین وظیفه از طراحی آموزشی هستند. این الگو در نظر گرفته شده برای معلمان ، معلمان بدانند یا فکر کنند اول محتوا ، سپس تعریف اهداف برای آن محتوا. اهداف نیاز دارند تعریف شوند ، با این حال ، برای استفاده در مراحل بعدی از الگو. هدف خوب چهار مشخصه و ویژگی متمایز دارد: * توصیف چیزی است که یادگیرنده انجام میدهد و یا تولید میکند. چه کسی هدف مطلب (در اصل یا ضمنی) است؟ یادگیرنده. * این بخش، رفتار یا محصول رفتار یادگیرنده است. آیا آن محصول(رفتار) قابل مشاهده یا قابل اندازه گیری است؟ بله. * این بخش، شرایطی که تحت آن رفتار شده است نشان می دهند. آیا می توانید شرایط را توضیح دهید ؟ (زمان ، مواد ، و غیره) بله. * این بخش، استاندارد را تعریف می کند اگرچه هدف محقق نشده است. (رسیدن100 % نیست) اغلب وقتی صحبت از اهداف است استانداردها به طور کامل دست یافتنی نیست بلکه به معلم به تشخیص خود اجازه عمل می دهد. "انحراف خلاق."
اندازه گیری از رفتار ورودی(Measurement of Entering Behaviors) اساسا ، شما به تعیین مهارت حاضر دانش آموزان و احتمالا نیاز به آموزش آنها نیاز دارید. همانطور که ، برای ثبت نام در بسیاری از کلاسها پیش نیاز وجود دارد. هر دانش آموزی که میخواهد به کلاس جدید وارد شود باید پاسخ دهد او به چه اندازه از سطح مفاهیم ، و مهارت قبل از آموزش رسمی یادگیری داشته است. (گرلاچ و الی ، 1980). سوابق موجود قبلی و یا تست اولیه طراحی شده توسط معلم دو مکانیسم برای تعیین این نیاز است. مرحله سوم انجام پنج فعالیت به طور همزمان است: (1) تعیین راهبردها ، (2) سازماندهی گروه ها ،(3)تخصیص زمان،(4)تخصیص فضا، و(5)انتخاب منابع. مهم این است که با تعیین بهترین ترکیب اجازه خواهد داد که دانش آموزان به اهداف خود دستیابند.این تصمیم ها به طور همزمان وتعاملی. اخذ هر گونه تصمیم در یک سطح در طیف وسیعی از تصمیم گیری تاثیردارد.
موضوع مطلب : یادداشت ثابت - شنبه 93 آبان 4 :: 11:16 عصر :: نویسنده : میلاد کریمی مدانی
|